مهمان
مهمان
شعر: عباس کمندی
امشب ای دوست، به مهمانی ما آمده ای
شکر ایزد که چه خوب و چه به جا آمده ای
در دلم بودی و پیدا شده ای در نظرم
بنگر آخر، ز کجا تا به کجا آمده ای
بخت من این همه با، عزلت من یار نبود
حیرتم می کشد امشب که چرا آمده ای
لابد ز باد شنیدی که مریضم امشب
بهر تسکین و مداوا و شفا آمده ای
یا شنیدی متضرع شده ام از سر صدق
به تماشای من از، خوف رجا آمده ای
بخت برگشته من، جان به فدای قدمت
گر به تصمیم و رضا، یا به خطا آمده ای
نه، خطا نیست، سبب، ناله شبگیر من است
به اجابت دعا ، بهر خدا آمده ای
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
شعر: عباس کمندی
امشب ای دوست، به مهمانی ما آمده ای
شکر ایزد که چه خوب و چه به جا آمده ای
در دلم بودی و پیدا شده ای در نظرم
بنگر آخر، ز کجا تا به کجا آمده ای
بخت من این همه با، عزلت من یار نبود
حیرتم می کشد امشب که چرا آمده ای
لابد ز باد شنیدی که مریضم امشب
بهر تسکین و مداوا و شفا آمده ای
یا شنیدی متضرع شده ام از سر صدق
به تماشای من از، خوف رجا آمده ای
بخت برگشته من، جان به فدای قدمت
گر به تصمیم و رضا، یا به خطا آمده ای
نه، خطا نیست، سبب، ناله شبگیر من است
به اجابت دعا ، بهر خدا آمده ای
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
۴۸۴
۱۷ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.