وقتی باهم دعوا میکنین
وقتی باهم دعوا میکنین
ویو ات
دو روزی از دعوای بدی ک بین منو چان اتفاق افتاد میگذره .. هر دومون خیلی زیاده روی کردیم ، هنوزم وقتی یاد حرفاش میوفتم اشکام جاری میشه .. همینطوری جملاتش پشت سر هم تو مغزم اکو میشه .. دیگه داشتم دیوونه میشدم شاید دیگه واقن دوسم نداره .. تصمیم گرفتم یک چند روزی برم پیش دوستم .. وسایلمو جمع کردم و از اتاق خارج شدم و به سمته در خروجی خونه رفتم
_ جایی تشریف میبرین ؟
+ اوهوم میخام ترکت کنم .. همونطور ک خودت میخای
قدماش رو ب سمتت ورداشت و همینطور ک بهت نزدیک می‌شد لب زد
_ من میخام ؟ « خنده » تو در حالت عادی ب حرفام گوش نمیدی بعد وقتی عصبیم و دارم چرت و پرت میگم جدی میگیری و میخای حرفمو عملی کنی ؟ شوخیت گرفته ؟
+ هر چی .. من تصمیمو گرفتم میخام ترکت کنم
بین خودشو دیوار گیرت میندازه
_ یادم نمیاد بهت اجازه داده باشم ترکم کنی خانوم بنگ … خودتم خوب میدونی ک عاشقتم و اگ ترکم کنی روانی میشم و حتی امکان خودکشی هم هست ..
+ چ چا
_ هیشش اگه میخای بیای سر قبرم زجه بزنی میتونی بری
محکم بغلش میکنی
+ هیچوقت از پیشت نمیرم هیچ وقت قول میدم .. فقط دیگه اینجوری با حرفات قلبمو آتیش نزن .. منم بدونه تو نمیتونم دووم بیارم
دیگه به اشکات اجازه ریختن دادی
_ هیشش حیف این مرواریدای زیبا نیست ک اینجوری هدر برن ؟ گرچه وقتی گریه میکنی خوشگل تر میشی خانوم بنگ
+ مستر بنگ چان اگه قصد داری با حرفات قلبمو ب تپش بندازی باید بگم موفق شدی پس ادامه نده وگرنه سکتههه میکنما
_ خیله خب « خنده» ولی باید بگم ک تنبیهت سره جاشه بیب
+ یاااا
_ باید یاد بگیری ک نباید شوهرتو ترک کنی
بهت اجازه صحبت کردن نداد و بوسه ای نرم رو شروع کرد ..
…..The and
ویو ات
دو روزی از دعوای بدی ک بین منو چان اتفاق افتاد میگذره .. هر دومون خیلی زیاده روی کردیم ، هنوزم وقتی یاد حرفاش میوفتم اشکام جاری میشه .. همینطوری جملاتش پشت سر هم تو مغزم اکو میشه .. دیگه داشتم دیوونه میشدم شاید دیگه واقن دوسم نداره .. تصمیم گرفتم یک چند روزی برم پیش دوستم .. وسایلمو جمع کردم و از اتاق خارج شدم و به سمته در خروجی خونه رفتم
_ جایی تشریف میبرین ؟
+ اوهوم میخام ترکت کنم .. همونطور ک خودت میخای
قدماش رو ب سمتت ورداشت و همینطور ک بهت نزدیک می‌شد لب زد
_ من میخام ؟ « خنده » تو در حالت عادی ب حرفام گوش نمیدی بعد وقتی عصبیم و دارم چرت و پرت میگم جدی میگیری و میخای حرفمو عملی کنی ؟ شوخیت گرفته ؟
+ هر چی .. من تصمیمو گرفتم میخام ترکت کنم
بین خودشو دیوار گیرت میندازه
_ یادم نمیاد بهت اجازه داده باشم ترکم کنی خانوم بنگ … خودتم خوب میدونی ک عاشقتم و اگ ترکم کنی روانی میشم و حتی امکان خودکشی هم هست ..
+ چ چا
_ هیشش اگه میخای بیای سر قبرم زجه بزنی میتونی بری
محکم بغلش میکنی
+ هیچوقت از پیشت نمیرم هیچ وقت قول میدم .. فقط دیگه اینجوری با حرفات قلبمو آتیش نزن .. منم بدونه تو نمیتونم دووم بیارم
دیگه به اشکات اجازه ریختن دادی
_ هیشش حیف این مرواریدای زیبا نیست ک اینجوری هدر برن ؟ گرچه وقتی گریه میکنی خوشگل تر میشی خانوم بنگ
+ مستر بنگ چان اگه قصد داری با حرفات قلبمو ب تپش بندازی باید بگم موفق شدی پس ادامه نده وگرنه سکتههه میکنما
_ خیله خب « خنده» ولی باید بگم ک تنبیهت سره جاشه بیب
+ یاااا
_ باید یاد بگیری ک نباید شوهرتو ترک کنی
بهت اجازه صحبت کردن نداد و بوسه ای نرم رو شروع کرد ..
…..The and
۴.۷k
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.