ایکاش تو گل باشی و لبخند تو باشم
ایکاش ،تو گل باشی و لبخند ِ تو باشم
زندانی تن ، هستم و در بند ِ تو باشم
بگسسته شده ،بند ِ من از جور ِ رقیبان
بندی تو دل شد ، نه به پیوند ِ تو باشم
من رودکی و ، دیده به دیدار ِ تو رفته
افسوس غریبم، به سمرقند ِ تو باشم
باهوش ترینی ، به چه دامی فکنم تو
بر دام ِ دل افتاده ، به ترفند تو باشم
گریانی دل را، که شده حجت ِ دیدار
دیدم به دلم ،گفت که : گلخند تو باشم
💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞
زندانی تن ، هستم و در بند ِ تو باشم
بگسسته شده ،بند ِ من از جور ِ رقیبان
بندی تو دل شد ، نه به پیوند ِ تو باشم
من رودکی و ، دیده به دیدار ِ تو رفته
افسوس غریبم، به سمرقند ِ تو باشم
باهوش ترینی ، به چه دامی فکنم تو
بر دام ِ دل افتاده ، به ترفند تو باشم
گریانی دل را، که شده حجت ِ دیدار
دیدم به دلم ،گفت که : گلخند تو باشم
💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞 💞
- ۲۲۶
- ۲۰ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط