پایه های دلم، چیزی که به محکم بودنشون اعتقاد داشتم، سست ش
پایه های دلم، چیزی که به محکم بودنشون اعتقاد داشتم، سست شده. تا دلم به آرامش عادت میکنه حجمه ی سنگین نا امیدی روی سرم آوار میشه، از هر راهی که حساب میکنم ته قصه م روشن نیست، تاریک نیست و شاید اصلا چیزی نباشه. واسه اولین باره که وقتی از خودم میپرسم ارزششو داشت؟ جوابی ندارم که بدم. جوابی ندارم که قانعم کنه یا حتی آرومم کنه.
۹۲۲
۱۱ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.