با این دل ماتم زده آواز چه سازم
با این دل ماتم زده آواز چه سازم
بشڪسته نیام بے لب دم ساز چه سازم
در ڪنج قفس میڪشدم حسرت پرواز
با بال و پر سوخته پرواز چه سازم
گفتم ڪه دل از مهر تو برگیرم و هیهات
با این همه افسونگرے و ناز چه سازم
خونابه شد آن دل ڪه نهانگاه غمت بود
از پرده در افتد اگر این راز چه سازم
گیرم ڪه نهان برڪشم این آه جگر سوز
با اشک تو اے دیدهے غماز چه سازم
تار دل من چشمهے الحان خداییست
از دست تو اے زخمه ے ناساز چه سازم
ساز غزل سایه به دامان تو خوش بود
دو از تو من دل شده آواز چه سازم
بشڪسته نیام بے لب دم ساز چه سازم
در ڪنج قفس میڪشدم حسرت پرواز
با بال و پر سوخته پرواز چه سازم
گفتم ڪه دل از مهر تو برگیرم و هیهات
با این همه افسونگرے و ناز چه سازم
خونابه شد آن دل ڪه نهانگاه غمت بود
از پرده در افتد اگر این راز چه سازم
گیرم ڪه نهان برڪشم این آه جگر سوز
با اشک تو اے دیدهے غماز چه سازم
تار دل من چشمهے الحان خداییست
از دست تو اے زخمه ے ناساز چه سازم
ساز غزل سایه به دامان تو خوش بود
دو از تو من دل شده آواز چه سازم
۳.۳k
۱۶ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.