تک پارتی از جیهوپ

هوپی داشت گیم میزد و چون توهم عاشق گیم زدن بودی با اشتیاق به حرکاتش نگاه میکردی
اما بعد مین ها که هی میگذشت تو کم کم حوصلت داشت سر میرفت
نگاهی به هوپی انداختی که غرق در باز بودی حواسش بهت نبود
با خودت لبخند شیطانی‌ای زدی و به هوپی نزدیک شدی و اروم موهاتو دم گوشش گذاشتی تکون دادی
شونش وبالا اورد و به گوشش نزدیک کرد و بهشون مالشی داد
دوباره کارتو تکرار کردی و اروم خندیدی که صداشو خندت و شنید و همونطور ک به صفحه مانیتور نگاه میکرد گفت
+بییب نکن
اروم سرتو پایین انداختی وبه طرز کیوتی‌گفتی
-باشه
سرتو گذاشتی رو پاهاش و بهش خیره شدی
اروم یه نیم نگاهی بهت انداخت و به بازی ادامه داد
بعدچند مین گیم رو خاموش کرد و دوتا دستاش و کنار لپات گذاشت و گفت
+اخه وقتی ی بیبی کیوت اینطوری داره منو نگاه میکنه
چطوری میتونم که کارای دیگه‌ای انجام بدم؟هوم؟
شونت و بالا انداختی و خیره نگاهش کردی که بوسه‌ای رو پیشونیت گذاشت و گفت
+بیب نظرت چیه شام بریم بیرون هوم؟
لبخندی زدی و گفتی
-حتما این افتخار و بهتون میدم
خنده‌ای کرد و گفت
+ممنونم مادمازل
دیدگاه ها (۰)

سناریو از تمام اعضا

سناریو از تمام اعضا

وان شات تک پارتی از کوک

وان شات از تهی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط