پسری پولدار باپدرش سوار برلک سوز به نماز جمعه میرفتدرپش

‏پسری پولدار باپدرش سوار برلک سوز به نماز جمعه میرفت!درپشت یک چراغ قرمز پسری هم سن خودش را دید که گل می فروخت پسر به او گفت وقت نماز است چرا نمیروی نماز؟ پسرگل فروش گفت:تو یک هفته جای من زندگی کن من یک سال به جای توعبادت می کنم! شکم گرسنه نمی تواند صراط مستقیم را خوب ادا کند، سلام مرا به خدا برسون بگو گل نمی خری؟
دیدگاه ها (۱)

انکس که حقیقت را نمیداند بیشعور استاما واما انکس که حقیقت را...

بدینگونهنسل اندر نسلاسارت واروارث مذهب,خرافات و سنتهای مخرب ...

ﺑﭽﻪ ﮔﺎﻭ: ﺑﺎﺑﺎ ﺑﺰﺭﮒ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﯿﺪ ﺍﮔﺮ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ...

خیابان‌های ما به استثمار بانک‌ها درآمده‌اند؛ هرجا سر میچرخان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط