تو خوب تو خانوم تو بانو اصن چشمای تو حجت موجه ماما ش

تو خوب تو خانوم تو بانو اصن چشمای تو حجتِ موجه ما...ما شُل ما بد ما مست ما پاهامون رو هوا را میریم واست رو دست
عشق تو تیغه دو لبست
داری میشکافی میدوزی میبُری
موندیم هاج و واج که از کجا پیدات شد لامصبه لاعلاج!؟
میخندی میلرزیم اخم میکنی میلرزیم نگامون میکنی میلرزیم نگامون نمیکنی میلرزیم ....زمین لرزه گرفته زندگیمون!
سرجدت بزار شبمون آروم شه
به گوشه ی ابروهات قسم خواب نداریم
تاب نداریم انگار فردا شبِ آزمونه ما کتاب نداریم!
دلمون آشوبه عشقمون خریدار نداره بس که مرغوبه صافه یه دسته...بی شیله نگات میکنیم بی هوس و همینه که موندیم تو قفس اکسیژن تویی و مثه هوای تهران رفتی تو ریه هامو بد عادتم کردی نفس...صدات کَرَس! صدام که میکنی آب میشه میره تو جونم
تو خونم هر چند بی تو مریضمو بودنت درمونم
ولی برو این مدلی نباش
راستش دنیای ما شل کن سفت کن ورنداشت دلمون خواست بی منت وایسا پای چشمات که عقلمون دلمونو نشوند سرجاش
نه که یه عمر با عقلمون زندگی کرده باشیما نه...حرف، حرفِ دل بود اما حرفِ دل شما با حرف دل ما متناقضه سرتاپاش...برو جانا برو انقدر نمک رو زخم نپاش!
#علی_سلطانی
دیدگاه ها (۲)

.نه،اشتباه نمیدیدمگرچه هی پلک زدم که ای چشمان لامصب دارید اش...

.سمبوسه ی داغ کنار خیابانسس قرمزِ بیرون زده از گوشه ی لب های...

خسته ام مثل جوانی که پس از سربازیبشنود دوستش از نامزدش دل بر...

‌‌همه چیز از همان شب های کشدار تابستان شروع شدوقتی همسایه جد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط