مافیای خطرناک من (22)p
شوگا : دست ا/ت رو گررفتم با بادیگاردا رفیتم پاساژ خرید کلیی مغازه بود به چشمای برق زده اش نگاهش انداختم دهنش واز مونده بود
شوگا: بیا بریم به این مغازه چنتا لباس نو برای خودت بخر
ا/ت: نگاهی بهش انداختم
ا/ت: پس لباس عروس چی؟
شوگا: باهش حالا تو برو تو مغازه لباس توی تن مهم تره
شوگا: ا/ت رو کشوند تو مغازه خودش رفت رو مبل لم داد پاشو هم انداخت رو پاش
شوگا: خودت هرچی میخوای لباس تو خونه بیرونی انتخاب کن سرشو کرد تو گوشیش
ا/ت: شوگا یعنی واقعا من میتونم هرچی خودم خواستمو بردارم؟ ببین قول می دم خییلی چیزی برندارم که زیادی خرج شه (اروم و ذوق زده)
شوگا: نگاه خیره ای بهش انداختم
شوگا: یعینی چی اینا چین که اینقدر به خاطرش خوشحالی ؟کدوم خرجی نگران نباش با خرید اینا یه گرم هم ولخرجی نکردی
شوگا: دوباره به مبل تیکه دادم
ا/ت: رفتم از صاحب مغازه خواستم کمکم کنه کلی لباس پروم کردم دونه دونه انتخاب کردم شوگا هاهم اخر سر اومد حساب کردیم رفتیم که لباس های عروس رو بگیریم
شوگا: بیا ببین این مغازه همه چی داره خب هم لباس عروس هم داماد برو چنتا رو بپوش ببینم کدومش مناسبه
ا/ت: باشه(خوحال)
شوگا:رفت طبق معمول رو مبل تکیه داد پاشو رو پاش انداخت منتظر موند من یه لابسی انتخاب کنم بپوشم بیام به لباس نطر بده
شوگا: ا/ت اومد نگاهم یکم بهش موند وایی خدا شده بود
ا/ت: این خوبه؟؟
شوگا:خیلی بازه نه (سرد)
ا/ت: کلی لباس تعویض کردم شوگا به همش نه میگفت اخه تو چی مخوای
ا/ت: یکی دیگه پوسیدم یکم بلند بود
شوگا: نهه این بلند تو دست و پاعه
ا/ت: نه شوگا لباس منه نه تو (اخم)
شوگا: چی (این لباس بازه ) تک خنده
ا/ت: اهی بسه شوگا بزار اونی که می خوامو بپوشم
شوگا: اگه هرچی میگمو بپوشی منم میزارم اونی که تو انتخاب می کنی رو بپوشم
شوگا: نظرت بلند شدم سمتش رفتم دستی رو لباسش کشیدم
شوگا: یکی دیگه بپوش و بیا
ا/ت: اوفففف باشه
ادامه دارد
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.