شب آمد و خیال او رها نمی کند مرا

شب آمـد و خیـالِ او، رهـا نمی کند مـرا
ز خاطراتِ هـر شَبـش، جدا نمی کند مرا

کجا گریزم از غمش،کشانده ام به درد و تب
تبی کـه مرهـمی جز او، دوا نمی کند مرا

نشسته ام به انتظار ، که تا ببینمش دَمی
ولی دگر بـه جز جفـا ، وفـا نمی کند مـرا

ز هجرِ او به سينه ام نشسته داغِ خاطرش
ز داغِ وصـلِ خـود جدا ، چرا نمی کند مرا

#ستایش_قلب_سربی
#دلنوشته #خاص
#عشق_جان #عشقولانه
#جذاب #عاشقانه
#setayeshghalbesorbi
دیدگاه ها (۰)

چشم های تو،زیباترین چشم‌هایی است که آدم میتواند ببیند و نگاه...

بایدبرایٺ‌لیلامیشدمشیرین‌میشدمشایدهم‌آیداامانه . . .ٺونه‌مجن...

- من وقتی باتو آشنا شدم طبیعتاً بهترین روز های زندگیمون بود ...

𝕀 𝕗𝕠𝕦𝕟𝕕 𝕤𝕠𝕞𝕖𝕠𝕟𝕖 𝕀 𝕟𝕖𝕧𝕖𝕣 𝕨𝕒𝕟𝕟𝕒 𝕝𝕠𝕤𝕖... 𝕒𝕟𝕕 𝕥𝕙𝕒𝕥'𝕤 𝕞𝕖.یکی رو پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط