شب آمـد و خیـالِ او، رهـا نمی کند مـرا
شب آمـد و خیـالِ او، رهـا نمی کند مـرا
ز خاطراتِ هـر شَبـش، جدا نمی کند مرا
کجا گریزم از غمش،کشانده ام به درد و تب
تبی کـه مرهـمی جز او، دوا نمی کند مرا
نشسته ام به انتظار ، که تا ببینمش دَمی
ولی دگر بـه جز جفـا ، وفـا نمی کند مـرا
ز هجرِ او به سينه ام نشسته داغِ خاطرش
ز داغِ وصـلِ خـود جدا ، چرا نمی کند مرا
#ستایش_قلب_سربی
#دلنوشته #خاص
#عشق_جان #عشقولانه
#جذاب #عاشقانه
#setayeshghalbesorbi
ز خاطراتِ هـر شَبـش، جدا نمی کند مرا
کجا گریزم از غمش،کشانده ام به درد و تب
تبی کـه مرهـمی جز او، دوا نمی کند مرا
نشسته ام به انتظار ، که تا ببینمش دَمی
ولی دگر بـه جز جفـا ، وفـا نمی کند مـرا
ز هجرِ او به سينه ام نشسته داغِ خاطرش
ز داغِ وصـلِ خـود جدا ، چرا نمی کند مرا
#ستایش_قلب_سربی
#دلنوشته #خاص
#عشق_جان #عشقولانه
#جذاب #عاشقانه
#setayeshghalbesorbi
۱۱.۱k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲