دل بردی از من به یغما ای ترک غارتگر من

دل بردی از من به یغما ای ترک غارتگر من
دیدی چه آوردی ای دوست از دست دل بر سر من

عشق تو در دل نهان شد دل زار و تن ناتوان شد
رفتی چو تیر کمان شد از بار غم پیکر من

می‌سوزم از اشتیاقت در آتشم از فراغت
کانون من سینه من سودای من آذر من

بار غم عشق او را گردون نیارد تحمل
چون میتواند کشیدن این پیکر لاغر من

اول دلم را صفا داد، ایینه ام را جلا داد
آخر به باد فنا داد ، عشق تو خاکستر من
دیدگاه ها (۱)

خب عزیزان پس از کجا متوجه بشیم آمریکا و اروپا دارن تو فقر و ...

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِیم سلام علیکم آغاز روز ب...

اپل به خاطر ادعای نادرست درباره مقاومت آیفون در برابر آب به ...

ای بابا آخرش که رسیدن به حرف "معتادا نمیگیرن"

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط