حکایت موش و صاحب خانه

حکایت موش و صاحب خانه!

موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید ؛ به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد؛
همه گفتند : تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد ؛
ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید ؛
از مرغ برایش سوپ درست کردند؛
گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند؛
گاو را برای مراسم ترحیم کشتند؛
و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد؛
و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد !
دیدگاه ها (۱)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط