عمر که بیعشق رفت



عمر که بی‌عشق رفت
هیچ حسابش مگیر

آب حیات‌است عشق
در دل و جانش پذیر


#مولاناےِ‌جان
دیدگاه ها (۲)

‌مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشتکه گل به بوی تو بر تن چو صبح ج...

‌ای باد صبح بستان پیغام وصل جانانمی‌رو که خوش نسیمی می‌دم که...

می‌آیم،می‌آیم،می‌آیم...و آستانه پر از عشق می‌شودو من در آستا...

‌دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفتآمدم نعره مزن جامه مدر هیچ...

من وتو نسبتمان چیست؟ نگاردل هم بیقرار  هم  و یک  عمر  قرار  ...

جان درقدمش کنمکهآرامدل است...(:مخاطب.خاص.همسرم #عاشقانه_ها #...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط