در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم

در وصل هم ، ز عشق تو ای گُل ، در آتشم
عاشق نمی شوی ، که ببینی چه می کشم

با عقل ، آبِ عشق به یک جو نمی رود
بیچاره من، که ساخته از آب و آتشم

پروانه را ، شکایتی از جور شمع نیست
عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم
💫
خلقم به روی زرد بخندند و ، باک نیست
شاهد شو ای شرار محبت ، که بی غَشَم

باور مکن که طعنه ی طوفان روزگار
جز در هوای زلف تو دارد ، مُشوّشم

سروی شدم به دولت آزادگی ، که سر
با کس فرو نیاوَرَد این طبعِ سرکشم...

#شهریار
دیدگاه ها (۲)

آرام و روان و نرم و سنجیده رودما ناله کنان و یار، نشنیده رود...

#عاشقانهماه وقتی در شب موهای تو گم می شودکاروانی بین ابروهای...

پیر اگر باشم چه غم عشقم جوان است ای پری!وین جوانی هم هنوزش ع...

شهنوازی کن نگارا، ساز میخواهم چکار؟من که ایمان داشتم اعجاز م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط