داستان من قسمت دو
#داستان_من قسمت دو
یاسو (خیدم =)
یه هفته از شروع دبیرستان میگذره همه چی تا اینجا خوب پیش رفته دوستایه زیادی پیدا نکردم ولی کسایی پیدا کردم که خیلی آدمایه باحالی هستن شینوا یه دختر با قیافه آرومه ولی در باطن شیطونه میتسوبا همون چیزیه که قیافش نشون میده خشن و در این حال باحال یو یه پسر کله شقه که مدام از میتسوبا کتک میخوره کیمیزوکی به قیافش میخوره خشن باشه ولی خیلی رو درساش تمرکز داره یویچی یه پسره ولی بیشتر شبیه دختراس مهربونم هست و اما کله تخم مرغی (میکا :/) یه احمق بیشور پوکره اصلا باحال نیست >:( خیلی رو موخه فقط به یه گوشه زل میزنه وقتی باهاش حرف میزنی انگار با دیواری ولی اگه با دیوار معاشرت کنم باز سنگینترم >:( کثافت همجنس باز>:□ همه دخترا خوشونو براش میکشن اه اه >=( فاک >:□ شیری (شیرایشی) رفته یه گوشه چپیده آهنگ میگوشه معلوم نی کجاس ولی خودمونیم پشت مدرسه حال موده =) هممممم.... صدا پچ پچ پچ پچ مویاد >:□
پچ پچ_ میشه.....کنین........ازم ^_^
کامل نمیشنم >:□
پچ پچ_ خب.........ولی........
صدا کله تخم مرغیه >:□
از پشت اون دیوار <:○
میرم یه سرکی میکشم :)
از پشت دیوار نگاه میگولم =□
اووو....عجب....کله فندقی ( یه دختره :/) با کله تخم مرغی دارن میحرفن.....هو....کله فندقی یه نامه داد دستش >:□
کله فندقی_ اشکال نداره فقط خودت تنها بخونش
میکا_ چی هست حالا؟ :؟
کله فندقی_ بخونیش میفهمی ^_^.....فقط...یه کوچولو 💋
هوهو....داره میره ببوسش <:□.....هاااااا.....نمیشه.....من به عنوان مبصر اجازه نمیدم >:□ میپرم وسط..............غووووووودااااااااا
میکا_ =|.....عاه
کله فندقی_ عه......یاسو اینجا چه میکنی
یاسو_ بوسیدن انجام کارهایه سکسی اینجا غدغنه
کله فندقی_ کدوم سکسی =□
یاسو_ داشتی میبوسیدیش >:□
کله فندقی_ این سکسیه¿ <:□
یاسو_ هووووم....خب...نه ولی کم کم به کارهایه سکسی کشیده موشه
کله فندقی _ نه اصن اون چیزی که فک میکنی نی >:□
یاسو_ پیشگیری بهتر از هرچیزیه....وقتی حاملت کرد بعد ولت کرد تو با اون بچه چیکار میخوای بوگولی =/
میکا_ من اصلا از این کارا نمیکنم >:/
یاسو_ خفه بمیر کله تخم مرغی....توهم گمشو برو کله فندقی
کله فندقی یه حالت اعصبانی داشت میتونستم از تو چشاش بخونم (میام میگامت >:□) ولی نمی تونه :]
میکا_ خیلی دوست داری تو کارایه دیگران فوضولی کنی؟ :/
یاسو_ آره =□....انگار بدت نمیومد ببوستت >:□
میکا_ من میتونستم جلوشو بگیرم :|
یاسو_ حرف نباشه ¤_¤ من به عنوان یه مبصر وضیفمو انجام دادم ^_^
میکا_ اها....خب....خیلی دور ور من نباش -_-
یاسو_ من از بویه تخم مرغ بدم میاد کله تخم مرغی >:◇
کله تخم مرغی با قیافه پوکرش دستشو کرد تو جیبشو رفت =□ انتر >:□ من آخر حالیش میکنم =|
شیرایشی_ یاسو......اینجای؟
یاسو_ عاره =□....تو کدوم گوری بودی؟
شیرایشی_ داشتم آهنگ گوش میدادم.....کلاس شروع شده نمیایی؟
یاسو_ البته که میام >:□
شینوا_ عا....کلاس شروع شده ها سنسی خیلی شاکیه
یاسو_ الان میام
انگار سگ دنبالم بود مث جت رسیدم به کلاس سنسی خیلی اعصبی بود میکا کنار تخته بود تنبیه شده بود بعد از حضار جور التماس سنسی گفت جریممون اینکه بریم حیاطو تمیز کنیم =| تازه دارم میفهمم سنسی یه کونیه >:□ منو با کله تخم مرغی و شیرایشی فرستاده حمالی >:□ حیاط اوناهم که حیاط نی طویله خوکه >:□ کثیف کثیف موهایه تنم سیخ شد متنفرم از هرچی کثیفی >:□
یاسو_ تف تف تف تف لعنت لعنت لعنت لعنت حالم داره بهم میخوره
شیرایشی_ غر نزن دست گلیه که تو به آب دادی
یاسو_ اگه این کله تخم مرغی با یکی از عشقاش لاو نمیترکوند اینطور نمی شد >:□
میکا_ میخواستی فوضولی نکنی
یاسو_ با من حرف نزن >:□
شیرایشس_ من میرم یه جا دیگرو تمیز کنم شما دوتا خیلی رو موخید
یاسو_ هوی منو با این تنها نزار
شیرایشی_ حق نداری دنبال من بیای
یاسو_ فاک یو >:□
تحمل اینکه با کله تخم مرغی باشم سخت بود وحشتناکه وحشتناک >:□ ریدم به کل هیکل سنسی >=|
میکا_ یکم دیگه مونده بعدش حق نداری به من نزدیک شی
یاسو_ کسی نخواست بهت نزدیک شه
موخواستم همه آشغالارو بریزم رو سرش که رفیقش یو اومد:| این اینجا چی موگه =□
یو_ هوهو خسته نباشین
میکا_ اینجا چیکار میکنی؟
یو_ سنسی گفت یاسو باید باغ رو هم تمیز کنه برا همین اومدم
یاسو_ چرااااااااااااااااا <:□
یو_ یه دختره اومده گفته بهش زور گفتی برا همین بیشتر جریمه شدی
یاسو_ کله فندقی >:□
یو_ ها؟...آره شاید
میکا_ حقته :|
یاسو_ ولی اینجا باغ نداره
یو_ همون درخت پلاسیده ها دیگه
یاسو_ اه اه کنار اونا پره کثافته <:□
یو_ خود دانی :)
اینو که گفت رفت من یه روز سنسی رو میکنم و کاری میکنم ازم پنج قلو بزاد >:□ کارم تو حیاط تموم شده بود رفتم طرف باغ =< پر سوسک کرم له شده
یاسو (خیدم =)
یه هفته از شروع دبیرستان میگذره همه چی تا اینجا خوب پیش رفته دوستایه زیادی پیدا نکردم ولی کسایی پیدا کردم که خیلی آدمایه باحالی هستن شینوا یه دختر با قیافه آرومه ولی در باطن شیطونه میتسوبا همون چیزیه که قیافش نشون میده خشن و در این حال باحال یو یه پسر کله شقه که مدام از میتسوبا کتک میخوره کیمیزوکی به قیافش میخوره خشن باشه ولی خیلی رو درساش تمرکز داره یویچی یه پسره ولی بیشتر شبیه دختراس مهربونم هست و اما کله تخم مرغی (میکا :/) یه احمق بیشور پوکره اصلا باحال نیست >:( خیلی رو موخه فقط به یه گوشه زل میزنه وقتی باهاش حرف میزنی انگار با دیواری ولی اگه با دیوار معاشرت کنم باز سنگینترم >:( کثافت همجنس باز>:□ همه دخترا خوشونو براش میکشن اه اه >=( فاک >:□ شیری (شیرایشی) رفته یه گوشه چپیده آهنگ میگوشه معلوم نی کجاس ولی خودمونیم پشت مدرسه حال موده =) هممممم.... صدا پچ پچ پچ پچ مویاد >:□
پچ پچ_ میشه.....کنین........ازم ^_^
کامل نمیشنم >:□
پچ پچ_ خب.........ولی........
صدا کله تخم مرغیه >:□
از پشت اون دیوار <:○
میرم یه سرکی میکشم :)
از پشت دیوار نگاه میگولم =□
اووو....عجب....کله فندقی ( یه دختره :/) با کله تخم مرغی دارن میحرفن.....هو....کله فندقی یه نامه داد دستش >:□
کله فندقی_ اشکال نداره فقط خودت تنها بخونش
میکا_ چی هست حالا؟ :؟
کله فندقی_ بخونیش میفهمی ^_^.....فقط...یه کوچولو 💋
هوهو....داره میره ببوسش <:□.....هاااااا.....نمیشه.....من به عنوان مبصر اجازه نمیدم >:□ میپرم وسط..............غووووووودااااااااا
میکا_ =|.....عاه
کله فندقی_ عه......یاسو اینجا چه میکنی
یاسو_ بوسیدن انجام کارهایه سکسی اینجا غدغنه
کله فندقی_ کدوم سکسی =□
یاسو_ داشتی میبوسیدیش >:□
کله فندقی_ این سکسیه¿ <:□
یاسو_ هووووم....خب...نه ولی کم کم به کارهایه سکسی کشیده موشه
کله فندقی _ نه اصن اون چیزی که فک میکنی نی >:□
یاسو_ پیشگیری بهتر از هرچیزیه....وقتی حاملت کرد بعد ولت کرد تو با اون بچه چیکار میخوای بوگولی =/
میکا_ من اصلا از این کارا نمیکنم >:/
یاسو_ خفه بمیر کله تخم مرغی....توهم گمشو برو کله فندقی
کله فندقی یه حالت اعصبانی داشت میتونستم از تو چشاش بخونم (میام میگامت >:□) ولی نمی تونه :]
میکا_ خیلی دوست داری تو کارایه دیگران فوضولی کنی؟ :/
یاسو_ آره =□....انگار بدت نمیومد ببوستت >:□
میکا_ من میتونستم جلوشو بگیرم :|
یاسو_ حرف نباشه ¤_¤ من به عنوان یه مبصر وضیفمو انجام دادم ^_^
میکا_ اها....خب....خیلی دور ور من نباش -_-
یاسو_ من از بویه تخم مرغ بدم میاد کله تخم مرغی >:◇
کله تخم مرغی با قیافه پوکرش دستشو کرد تو جیبشو رفت =□ انتر >:□ من آخر حالیش میکنم =|
شیرایشی_ یاسو......اینجای؟
یاسو_ عاره =□....تو کدوم گوری بودی؟
شیرایشی_ داشتم آهنگ گوش میدادم.....کلاس شروع شده نمیایی؟
یاسو_ البته که میام >:□
شینوا_ عا....کلاس شروع شده ها سنسی خیلی شاکیه
یاسو_ الان میام
انگار سگ دنبالم بود مث جت رسیدم به کلاس سنسی خیلی اعصبی بود میکا کنار تخته بود تنبیه شده بود بعد از حضار جور التماس سنسی گفت جریممون اینکه بریم حیاطو تمیز کنیم =| تازه دارم میفهمم سنسی یه کونیه >:□ منو با کله تخم مرغی و شیرایشی فرستاده حمالی >:□ حیاط اوناهم که حیاط نی طویله خوکه >:□ کثیف کثیف موهایه تنم سیخ شد متنفرم از هرچی کثیفی >:□
یاسو_ تف تف تف تف لعنت لعنت لعنت لعنت حالم داره بهم میخوره
شیرایشی_ غر نزن دست گلیه که تو به آب دادی
یاسو_ اگه این کله تخم مرغی با یکی از عشقاش لاو نمیترکوند اینطور نمی شد >:□
میکا_ میخواستی فوضولی نکنی
یاسو_ با من حرف نزن >:□
شیرایشس_ من میرم یه جا دیگرو تمیز کنم شما دوتا خیلی رو موخید
یاسو_ هوی منو با این تنها نزار
شیرایشی_ حق نداری دنبال من بیای
یاسو_ فاک یو >:□
تحمل اینکه با کله تخم مرغی باشم سخت بود وحشتناکه وحشتناک >:□ ریدم به کل هیکل سنسی >=|
میکا_ یکم دیگه مونده بعدش حق نداری به من نزدیک شی
یاسو_ کسی نخواست بهت نزدیک شه
موخواستم همه آشغالارو بریزم رو سرش که رفیقش یو اومد:| این اینجا چی موگه =□
یو_ هوهو خسته نباشین
میکا_ اینجا چیکار میکنی؟
یو_ سنسی گفت یاسو باید باغ رو هم تمیز کنه برا همین اومدم
یاسو_ چرااااااااااااااااا <:□
یو_ یه دختره اومده گفته بهش زور گفتی برا همین بیشتر جریمه شدی
یاسو_ کله فندقی >:□
یو_ ها؟...آره شاید
میکا_ حقته :|
یاسو_ ولی اینجا باغ نداره
یو_ همون درخت پلاسیده ها دیگه
یاسو_ اه اه کنار اونا پره کثافته <:□
یو_ خود دانی :)
اینو که گفت رفت من یه روز سنسی رو میکنم و کاری میکنم ازم پنج قلو بزاد >:□ کارم تو حیاط تموم شده بود رفتم طرف باغ =< پر سوسک کرم له شده
۲۷.۲k
۰۸ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.