فکر میکردم درنبود تو
فکر میکردم درنبود تو
درختان دیگر نفس نمیکشند
گل ها سربلند نمیکنند
باد با آدمی قهرمیکند
و دیگر خبری از ابرهانخواهد بود
فکر میکردم که رنگین کمانمان
سیاه خواهد شد..
تو رفتی و آب از آب تکان نخورد
فقط گاهی باد گوشه ای کزمیکند
وابرها پشتِ ابر میروند
باران نمیبارد
گل ها دشنمام میدهند پروانه ها را
ودرختان
سال هاست در شفاخانه از تنگیِ نفس نالان اند...
درختان دیگر نفس نمیکشند
گل ها سربلند نمیکنند
باد با آدمی قهرمیکند
و دیگر خبری از ابرهانخواهد بود
فکر میکردم که رنگین کمانمان
سیاه خواهد شد..
تو رفتی و آب از آب تکان نخورد
فقط گاهی باد گوشه ای کزمیکند
وابرها پشتِ ابر میروند
باران نمیبارد
گل ها دشنمام میدهند پروانه ها را
ودرختان
سال هاست در شفاخانه از تنگیِ نفس نالان اند...
- ۱۶۴
- ۱۵ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط