نهج البلاغ
#نهج البلاغ
شماره٢٨١درمورداخلاق نیکوی یکی ازدوستان میفرمایند:درروزگارگذشته برای من برادروهمکیشی درراه خدابودکه کوچک بودن دنیادرنظرش,اورادرچشم من بزرگ مینمود.شکمش براوتسلط نداشت.پس چیزی راکه نمی یافت آرزونمیکردواگرمی یافت بسیاربه کارنمیبرد.وبیشترروزگارش خاموش بود.واگرمیگفت برگویندگان غلبه مینمود.وتشنگی پرسندگان رافرومینشاند.ناتوان وافتاده بودوهمه اوراتوانامیپنداشتند.وهرگاه زمان کوشش پیش می آمدشیرخشمگین ومارپرزهربیابان بود.برهان ودلیل نمیآوردتااینکه نزدقاضی می آمد.وکسی راسرزنش نمیکردبه کاری که درمانندآن بهانه ای می یافت تااینکه عذراورامیشنید.وازدردی شکایت نمینمودمگروقتیکه بهبودی می یافت.وآنچه میگفت بجامی آوردوآنچه نمیکردنمیگفت.واگردرسخن براوغلبه میکردنددرخاموشی براوغلبه نمی یافتند.ودرشنیدن حریصتربودتاگفتن.واگرناگهان دوکاربه اورومی آوردمینگریست که کدام یک ازآن دوبه خواهش نفس نزدیک تراست باآن مخالفت مینمود.پس برشمابادکه این صفات وخوهارافراگیریدوبه آنهارغبت داشته باشید.واگربه همه آنهاتوانایی نداریدبدانیدکه فراگرفتن اندک بهترازفروگزاری بسیاراست
شماره٢٨١درمورداخلاق نیکوی یکی ازدوستان میفرمایند:درروزگارگذشته برای من برادروهمکیشی درراه خدابودکه کوچک بودن دنیادرنظرش,اورادرچشم من بزرگ مینمود.شکمش براوتسلط نداشت.پس چیزی راکه نمی یافت آرزونمیکردواگرمی یافت بسیاربه کارنمیبرد.وبیشترروزگارش خاموش بود.واگرمیگفت برگویندگان غلبه مینمود.وتشنگی پرسندگان رافرومینشاند.ناتوان وافتاده بودوهمه اوراتوانامیپنداشتند.وهرگاه زمان کوشش پیش می آمدشیرخشمگین ومارپرزهربیابان بود.برهان ودلیل نمیآوردتااینکه نزدقاضی می آمد.وکسی راسرزنش نمیکردبه کاری که درمانندآن بهانه ای می یافت تااینکه عذراورامیشنید.وازدردی شکایت نمینمودمگروقتیکه بهبودی می یافت.وآنچه میگفت بجامی آوردوآنچه نمیکردنمیگفت.واگردرسخن براوغلبه میکردنددرخاموشی براوغلبه نمی یافتند.ودرشنیدن حریصتربودتاگفتن.واگرناگهان دوکاربه اورومی آوردمینگریست که کدام یک ازآن دوبه خواهش نفس نزدیک تراست باآن مخالفت مینمود.پس برشمابادکه این صفات وخوهارافراگیریدوبه آنهارغبت داشته باشید.واگربه همه آنهاتوانایی نداریدبدانیدکه فراگرفتن اندک بهترازفروگزاری بسیاراست
۴۲۸
۰۹ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.