بچه که بودم آرزو داشتم مادرم اجازه بده چرخ خیاطی رو من بچ

بچه که بودم آرزو داشتم مادرم اجازه بده چرخ خیاطی رو من بچرخونم و حال از اون روزا خیلی گذشته و من چه سریع بزرگ شدم و تو چه زود پیر شدی مادر 😔 😔

.
دیدگاه ها (۹)

ما که تو خونه های بزرگ با حیاط و باغچه و طاقچه زندگی کردیم ....

‌در گوش قاصدک خواندم دوستت دارم ..با هرم نفس هایم پرواز کرده...

مادر یعنی زندگی❤️مادر یعنی عشق❤️مادر یعنی مهر❤️مادر یعنی اون...

هری و مامانش😁

خسته از سرکار برگشتم خونه . .مشغول خوردن شام بودم که داداشم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط