پنجره را باز میکنم

پنجره را باز می‌کنم
ذره‌های هوا را سر می‌کشم
شاید بوی پیراهنت، همین حوالی‌ها باشد!!
من آموخته‌ام
آن گونه تو را بو بکشم
تا در عمق جانم نفوذ کنی ...

🌙ماه شعبان
شده و من هر روز
آمدنت را به دلم قول می‌دهم ...
شعبان ، تمام
عظمت و زیبایی‌اش را
مدیونِ قدم‌هایِ سبز توست ...
دیدگاه ها (۰)

راه خانه‌ات را از ردّ اشک روی گونه‌هایمان پیدا کردیم!راستش ر...

شرمنده‌ام که بین این همه پارچه‌های سبزِ دخیل بسته، من دلِ سی...

أَدْعُوكَ يَا سَيِّدِى بِلِسانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُهُبا ز...

‌‏بَعْضُ‌ الأشيٰاءُ‌ لَيْسَتْ‌ مُسْتَحيلَةُلٰكِنَّهٰا لَمْ‌ ...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

صحنه پارت دهم

#تکپارتی‌فلیکس وقتی بچه دار میشیدفلیکس به آرومی از خواب بیدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط