لواشک و قرهقروت دوست داشتم تا

لواشک و قره‌قروت دوست داشتم. تا
اسمش می‌آمد هوس می‌کردم و در دهنم
آب جمع می‌شد پدر و مادرم می‌گفتند:
نخور فشارت می‌افته!
رضا برایم می‌خرید؛ داخل اتاق
صدایم می‌زد که بیا باهات کار دارم لواشک
و قره قروت ها را یواشکی به من میداد و
با خنده میگفت: زن‌ما رو باش باید مثه
معتادا بهش جنس برسونیم.🙈

#قصه_ی_عشق
#قصه_ی_دلبری
#عشق_پراکنی
#عین_شین_قاف
#عاشقانه_دلبرونه
#دخترونه_طوری
#ظهرتون_عاشقانه

#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉
#𝑯𝒂𝒛𝒓𝒂𝒕𝒆𝑬𝒔𝒉𝒈𝒉
#𝒋𝒂𝒅𝒐𝒐𝒈𝒂𝒓𖣘
#𝑺𝒉𝒐𝒈𝒉𝒆𝑵𝒂𝒇𝒂𝒔
دیدگاه ها (۰)

میدونی Kalokagathia یعنی چی؟یعنی وجود ترکیبی از خوبی و زیبای...

این روزها کسی به خودش زحمت نمی دهد یک نفر را کشف کند !زیبایی...

بچه که بودم دوست داشتم تمامِ دنیا را با پایِ پیاده بگردم . م...

خوبی خیال اینه که شروع و پایانش دست خودته. نه کسی می‌تونه به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط