من محبت میفروشم، تو محبت میخری ؟
من محبت میفروشم، تو محبت میخری ؟
خسته از تنهاییم ،من را به همره میبری ؟
شاعری هستم شکسته، مونس من دفترم
دفترم را میفروشم، شعرهایم میخری ؟
گاه گاهی گریه کردم، در میان شعرها
اشکهایم میفروشم، اب دیده میخری ؟
کاسه صبرم شده لبریز، از نامردمی
صبر هم من میفروشم ،تو آیا میخری؟
زخم خنجر یادگاری ،داده است دوست
یادگاری میفروشم ،زخم خنجر میخری ؟
من ندارم هیچ در دست، کلبه ای ویرانه ام
راستی هرگز نگفتی، دست خالی میخری ؟
بیکسم ، تنها رفیق من شده این خاطرات
خاطراتم میفروشم ، تو گذشته میخری ؟
میشود من را به مهمانی بری بر آسمان
زندگانی میفروشم ،عمر باقی میخری ؟
خسته از تنهاییم ،من را به همره میبری ؟
شاعری هستم شکسته، مونس من دفترم
دفترم را میفروشم، شعرهایم میخری ؟
گاه گاهی گریه کردم، در میان شعرها
اشکهایم میفروشم، اب دیده میخری ؟
کاسه صبرم شده لبریز، از نامردمی
صبر هم من میفروشم ،تو آیا میخری؟
زخم خنجر یادگاری ،داده است دوست
یادگاری میفروشم ،زخم خنجر میخری ؟
من ندارم هیچ در دست، کلبه ای ویرانه ام
راستی هرگز نگفتی، دست خالی میخری ؟
بیکسم ، تنها رفیق من شده این خاطرات
خاطراتم میفروشم ، تو گذشته میخری ؟
میشود من را به مهمانی بری بر آسمان
زندگانی میفروشم ،عمر باقی میخری ؟
۱.۳k
۰۵ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.