با تو در جنگل و یک کلبه ی پنهان چه شود

با تو در جنگل و یک کلبه یِ پنهان، چه شود
نورِ مهتاب و غزل های فراوان ، چه شود

رو به رو شعله یِ شومینه یِ تب دار به پا
پشتِ سر پنجره ای رو به گلستان، چه شود

قهوه یِ تلخ و کمی قندِ لبانت ، به به
من و هی بوسه یِ از گونه یِ خندان، چه شود

چه کسی گفته که بیداری یِ شب بیهوده ست
من بخواهم ببرم زیره به کرمان، چه شود

مستِ انگور شدن ، کارِ هوس بازان ست
من و انگورِ گلویی شده عریان، چه شود

آن قَدَر مست که انگار زمین میرقصد
دستِ من دورِ کمر ، حالِ پریشان، چه شود

چشم در چشمُ ، نفس حبسُ ، لبانی در هم
رقص و آوازِ دو تا قُمری یِ شیطان، چه شود

کلبه ای غرقِ سکوتَست و فقط ما هستیم
لمسِ آغوش تو بی ترسِ نگهبان، چه شود

وای اگر صبح بفهمد که تو همراهِ منی
میرسد زودتر از جنّ ِ سلیمان، چه شود

در خیالاتِ خودم ، خوابِ خوشی میبینم
خوابِ خوبم نرسد باز به پایان، چه شود
دیدگاه ها (۱)

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِیم سلام علیکم آغاز روز ب...

☀️ به نام پرودگار آمرزنده و مهربان صبح هایمان بی شک می تواند...

‏نجفی: زنم را کشتم تا آمار طلاق افزایش پیدا نکند +‏با شمام ک...

خدایا اینا چرا لال نمیشن؟!!!شما برای اداره مملکت دلار رو نمی...

#تکپارتی#درخواستیوقتی بعد از چند روز بر میگرده خونه ومیبینه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط