می خواهی بدانی چقدر دوستت دارم؟ :):heavy black heart:
میخواهی بدانی چقدر دوستت دارم؟ :):heavy_black_heart:
آنقدری که دیروز در آسانسور | بعد از سوار شدن | هر چه نگاه کردم دیدم نمیرسم | ناگهان به خودم آمدم و دیدم دکمه را نزدهام و بدونِ فشار دادنِ دکمه منتظر بودم که برسم. 😅 👑
آنقدری که به جز اشعار و آهنگهای عاشقانه | هر چیزِ دیگری "نوکِ زبانام" است و الان میگویم ... 💛 💋
آنقدری که پدر صبح گفت رختها را پهن کن | سپس غروب زنگ زد و پرسید :"جمع کردی؟" و من به بهانهی "هنوز خشک نشدهاند" سریع شروع کردم به پهن کردن... 😅 🎽 👖
آنقدری که اگر الان مدرسه میرفتم قطعاً پدر و مادرم را میخواستند... 😹 🙈
آنقدری که غرق در دنیای حرف زدن و معاشرت کردنِ با تو میشوم بعد به خودم میآیم و میبینم دارم وسط خیابان با خودم حرف میزنم و میخندم... 😑 👽
آنقدری که حواسام ذرهای نیست.🙈 🔥
آنقدری که بیحواس دارم زندگی میکنم :)
آنقدری که بیحواس دارم بیشتر و بهتر از باحواس زندگی میکنم.*-*❤
آنقدری که حواسام من را رها کردهاند و آمدهاند به دنبالِ تو... 👈
حواس که میدانی چیست؟ حسِ بویایی و چشایی و بینایی و لامسه و شنوایی...
همهشان چسبیدهاند به تو... آنقدری که من را دیگر آدم حساب نمیکنند...
آنقدری که حواسام حواسشان به تو پرت شدهاست. ^_^
آنقدری که آخ...غذایم سوخت.... 🙊 ❤ 👋
M ..
آنقدری که دیروز در آسانسور | بعد از سوار شدن | هر چه نگاه کردم دیدم نمیرسم | ناگهان به خودم آمدم و دیدم دکمه را نزدهام و بدونِ فشار دادنِ دکمه منتظر بودم که برسم. 😅 👑
آنقدری که به جز اشعار و آهنگهای عاشقانه | هر چیزِ دیگری "نوکِ زبانام" است و الان میگویم ... 💛 💋
آنقدری که پدر صبح گفت رختها را پهن کن | سپس غروب زنگ زد و پرسید :"جمع کردی؟" و من به بهانهی "هنوز خشک نشدهاند" سریع شروع کردم به پهن کردن... 😅 🎽 👖
آنقدری که اگر الان مدرسه میرفتم قطعاً پدر و مادرم را میخواستند... 😹 🙈
آنقدری که غرق در دنیای حرف زدن و معاشرت کردنِ با تو میشوم بعد به خودم میآیم و میبینم دارم وسط خیابان با خودم حرف میزنم و میخندم... 😑 👽
آنقدری که حواسام ذرهای نیست.🙈 🔥
آنقدری که بیحواس دارم زندگی میکنم :)
آنقدری که بیحواس دارم بیشتر و بهتر از باحواس زندگی میکنم.*-*❤
آنقدری که حواسام من را رها کردهاند و آمدهاند به دنبالِ تو... 👈
حواس که میدانی چیست؟ حسِ بویایی و چشایی و بینایی و لامسه و شنوایی...
همهشان چسبیدهاند به تو... آنقدری که من را دیگر آدم حساب نمیکنند...
آنقدری که حواسام حواسشان به تو پرت شدهاست. ^_^
آنقدری که آخ...غذایم سوخت.... 🙊 ❤ 👋
M ..
۲۸۲
۲۷ آبان ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.