من مردی را میشناسم

من مردی را می‎شناسم
که تمام ِ دو راهی‎های ِ مرا
ترمز می‎زند...
و آیینه‎اش را تنظیم می‎کند
درست رویِ لبخند ِ من...
سبز که می‎شود
تمامِ قرمزها را
رد می‎کند....
اما هنوز هم باور ندارد
من
از آنچه در آیینه می‎بیند
به او نزدیک‎ترم!..
#سمانه_سوادی
دیدگاه ها (۲)

اگر قرار بوددیگر "بر نگردد"خداوند زمین را"گرد" نمی آفرید..#ف...

عشقت در منمثل " حسابی قـرض الحسنه " استکه ثانیه شمار بر " دو...

صد فصل بهار آید و بیرون ننهم گام!ترسم که بیایی تو ودر خانه ن...

هر چه می خواهند ساعت ها را جلو ببرند …عقب بکشند این چیزها عم...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

درخواستی

چپتر ۵ _ نقشهاوایل دانشگاه، لیندا خودش را مثل یک سایه نگه می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط