سپیدترین شعرهایم

سپیدترین شعرهایم

بازمانده ای ست

از سلاخیِ خاطراتت

در سیاه ترین شب ها

وقتی که احساس

به تنم

زار میزند!!!!!!!
دیدگاه ها (۱)

عــــــشـــــــق را بـه هَـــوس آلــودنــــــــد آنــــا...

بیا باور کنیمعشق های گراندر رمان های ارزانکنار‌خیابان‌هافروخ...

می شود عاشق بمانیم؟می شود جا نزنیم ؟می شود دل بدهم؟ دل بدهی؟...

آمدنت قند را در دل من آب می کندبرف را در دل زمستان!!!!!!!!!!

ای شب تو به روزگار من می مانیای ابر سیاه توهم ز اینحالت زار ...

شب همدم تنهایی و آرامش است پرده ای از سکوت و راز است،بر فراز...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط