موهایم را بلند کردم که وقتی از خواب بیدار میشوم پریشانی ا

موهایم را بلند کردم که وقتی از خواب بیدار میشوم پریشانی اش دل مردانه ات را ببرد به ناکجا آباد!
بعد از سفر به آن دیار شانه بدست بگیری و این خرامان موهایم را شانه کنی،
که موهایم را با حوصله تار و پودش را ببافی و رج به رج دوستت دارم را زمزمه کنی
بعد،بنشینی کنارم و من قربان دست و پنجه ی مردانه و پر حوصله ات بروم...
بلند شدن موهایم آنقدر طول کشید که تو حوصله ات سر رفت!
حال مویی بلند دارم و حسرت بافته شدن خیال هایم!
بلندی موهایم این روزها عجیب به دست و پای دلم می پیچد...
.
دیدگاه ها (۳)

چنان نگاه‌مست توانداخته شور در جانمکه‌‌درچشم‌توغرقم‌ و آتش‌ک...

آنقـدر نیستـیکــه گاهــی حـــس مـی کنـمعشــق را نسیـه به مـن...

"اسفنــد" مـن بـی لبخنــد «تــو»خالی از شوق رسیدن بهار است.!...

‌برایم گل بیاور،دلتنگم شوبیقرارم شومرا مثلِ روزهای اول دوست ...

می خواهم با تو باشم ...تویِ یک اتاقِ ساده ی کاهگلی ،با پنجره...

صحنه پارت دهم

باقی تابستان عجیب و محیرالعقول طی می‌شود.ماه گذشته از اینکه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط