httpswisgooncompTBTVKRQX

https://wisgoon.com/p/TBTVKRQ9X1/

ادامه ی پست قبل...🍂


📣 #روایت | سعیدِ خمینی، عبداللهِ سیدقائد

🖼 در حاشیه‌ی عیادت فرزندان رهبر انقلاب به نمایندگی از ایشان، از مجروحان لبنانی و رزمندگان مقاومت که برای درمان به ایران اعزام شده‌اند

🔹️
🔹️
🔹️
🔹️
🔹️
🔹️حاج آقا خطاب به همسر عبدالله، جویای رسیدگی از آنها می‌شوند و اینکه اگر مشکلی هست حتما بگویند. زن محجوبانه از همه چیز تشکر می‌کند و از رسیدگی کادر درمان. مترجم ترجمه می‌کند که زن جوان یکهو می‌پرد توی صحبت‌‌ها: «فقط یک درخواست دارم!» همه گوش تیز می‌کنند: «سلام من را هم به سیدقائد برسانید!»

🔹️سرم را می‌گیرم سمت پنجره تا بغض خفت شده بیخ گلویم رها شود. جای سالم توی صورت پر از بخیه‌ی‌ عبدالله نیست. حاج آقا کنار گوشش می‌گوید: «الان به خدا خیلی نزدیکی، برای ما دعا کن!» عبدالله اشک می‌ریزد و با چشم‌های بسته حرف‌هایش را می‌زند.

🔹️پرتاب می‌شوم به سکانس‌های از کرخه تا راین و سعید، رزمنده‌ی ایرانی که بعد از بهبود چشمانش با شنیدن یاد و نام امام اشک می‌ریخت. در پاسخ به اینکه گریه برای چشم‌هایش ضرر دارد می‌گفت بگویید بدوزندشان. سعید نمی‌دانست عبدالله با چشم‌های دوخته شده هم گریه می‌کند.

💻 Farsi.Khamenei.ir



┄┅═✧❁🇮🇷❁✧═┅┄
#بنات_المهدی
https://eitaa.com/joinchat/3245080820Cd662284f32
🍃✨️
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
دیدگاه ها (۰)

این دعای رفع بلا روز اول ماه با صدای بلند در خانه یا خودتان ...

رهبری زیرک و فرزانه«مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ...

💢 مردانی که با خدا عهد بستند🔰 در هر شب عاشورا با امام حسین (...

💢 پیام جوانان غزه به مردم ایران و لبنان و یمن 👈👈👈 بچه ها موش...

-صدای گریه ی کودکی می آمد... دختر جوانی آمد کودک را در آغوش...

من در میان انبوهی از پالتوها و کوله‌ پشتی ‌ها، در یک آغوش اج...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط