یک داستان آموزنده

🔵 یک داستان آموزنده 🔵

🕯از پیرمرد حکیمی پرسیدند:
از عمری که سپری نمودی چه چیز یاد گرفتی؟

🏮پاسخ داد:

🧮 یاد گرفتم:
که دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم

⚖ یاد گرفتم:
که مظلوم  دیر یا زود حقش را خواهد گرفت.

🧲 یاد گرفتم:
که دنیا ی ماهر لحظه ممکن است تمام شود اما ماغافل هستیم.

🪻یاد گرفتم:
که سخن شیرین ،گشاده رویی وبخشش سرمایه اصلی ما در زندگیست.

🪸 یاد گرفتم:
که ثروتمند ترین مردم در دنیا کسی است که از سلامتی،  امنیت وآرامش بهره مند باشد.

🪷 یاد گرفتم:
که بساط عمرو زندگیمان  رادردنیا طوری پهن کنیم که درموقع جمع کردن دست و پایمان را گم نکنیم.

❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖
دیدگاه ها (۰)

‌🌿گفتم به پیری رسم و توبه کنم‌🌿آنقدر جوان مُرد و یکی پیر نشد...

🌹 امام حسین علیه السلامسوگند به خدا خون من از جوشش باز نمی ا...

✨هرگز نگو حوصله ندارمزیرا برای سعادتت ایجاد محدودیت میڪنیبگو...

#انرژی_مثبت 😍✨هرگز نگو حوصله ندارم زیرا برای سعادتت ایجاد مح...

از پیرمرد حکیمی پرسیدند : از عمری که سپری نمودی چه چیز یاد گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط