امشب از درد درون بس ناله کردم دم به دم

امشب از درد درون، بس ناله کردم دم به دم
خواب هم از چشم گریانم گریزان گشت و رفت

#مجتبے_خوش_زبان
دیدگاه ها (۲)

همزبانے نیست ،تا برگویمشراز این اندوہ وحشت بار خویش...#فروغ_...

نی‌اَم تنها ! وگر غافل سَری در کلبه‌ام آریغمی بنشسته بینی هر...

پُرم از راه، از پُل،از رود، از موجپرم از سایهٔ برگی در آبچه ...

چیزی که فراوان است اینجاتنهاییِ بی دریغِ من است.... #سید_علی...

از لب لعل توام، کار به کام است، امشبدولتم بنده و اقبالم، غلا...

گِله ها را بگذار!ناله ها را بس کن!روزگار گوش ندارد که تو هی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط