زندگی آهسته تر من خسته ام ...

زندگی آهسته تر من خسته ام کوله بار پاره ام را بسته ام...
زخم پایم درد دارد،صبرکن
تا کسی مرحم گذارد،صبرکن...
صبرکن در سایه بنشینم کمی
شاید از ابری ببارد شبنمی...
وادی رویای من اینجا نبود
روح من همبازی شب ها نبود...
صبر کن من راه را گم کرده ام
در سیاهی ها تلاطم کرده ام...
صبر کن تا راه را پیدا کنم
صبر کن تا کفش خود را پا کنم...
دیدگاه ها (۵)

دلم یک کلبه می خواهد کنار چشمه پُر آبیه شومینه، پُر از آتش، ...

آسمان حال تو و حال دلم یک جور استتو چرا تیره شدی؟نکند تنهایی...

پنجشنبه است و دوباره دلم برای کسی که ندارمش تنگ است. پ...

فال می خواهم بگیرم... می شود نیّت کنی؟میشود با این غزل،احساس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط