کلبه

کلبه
خیال زرد
پیشانی خیس ابر
قبل از تو آمدم
غروب که شد
"من" رفتی
"تو" باز آمدم...
بابک جلالی
دیدگاه ها (۲)

...با من از شعر نگواز خودت حرف بزندلتنگ حرف های معمولی اماین...

دیگر پذیرفتم که تنهایی بدیهی استحتی اگر ازآسمان آدم ببارد!#ر...

تمام امروزرودخانه کبود بودگویا کسی آن بالابرگ برگتمام دفتر ش...

تو می رفتیتا آبی ترین رویای تمن اماثابت روی همان صندلی نشسته...

من غروب و با تو میخواستم...تو که رفتی دیگه هیچ طلوع و غروبی ...

قابل توجه بیشعوری که میاد پیوی دهن کثیفش باز میکنهآهای زیپ د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط