دخترک لجباز p⁸
جی هوناااااا
جی هون: جانممم
تهیا:نرسیدیم؟
جی هون : چرا چرا رسیدیم. خنده*
رن : چه عجب بالاخره اصلا نمیومدی
جی هون : زهرماررر غر نزن بیا بریم چه بازی بریم؟
ملیکا: امممم ترن هوایی
تهیا : م..من ..نمی.نمیام شما ها خودتون برین
رن نشست رو زمین دستای تهیا رو گرف ت می ترسی ؟ لبخند ملیح*
تهیا : آ..آره
رن: اشکال نداره. منم می ترم تو گوشش گفت ( حقیقتش رن نمی ترسه ولی برا اینکه تهیا چیزیش نشه گفت جی هون ملیکا سوار شدن دو دو م رفتن )
رن: از چی نمی ترسی ؟هوم؟ لبخند
تهیا : تونل وحشت
رن بدو بریممم
جی هون: جانممم
تهیا:نرسیدیم؟
جی هون : چرا چرا رسیدیم. خنده*
رن : چه عجب بالاخره اصلا نمیومدی
جی هون : زهرماررر غر نزن بیا بریم چه بازی بریم؟
ملیکا: امممم ترن هوایی
تهیا : م..من ..نمی.نمیام شما ها خودتون برین
رن نشست رو زمین دستای تهیا رو گرف ت می ترسی ؟ لبخند ملیح*
تهیا : آ..آره
رن: اشکال نداره. منم می ترم تو گوشش گفت ( حقیقتش رن نمی ترسه ولی برا اینکه تهیا چیزیش نشه گفت جی هون ملیکا سوار شدن دو دو م رفتن )
رن: از چی نمی ترسی ؟هوم؟ لبخند
تهیا : تونل وحشت
رن بدو بریممم
۲.۶k
۰۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.