رفته ای بی تو ولی بال و پرم می شکند
رفتـه ای، بی تو ولی بال و پرم می شکند
زیـــرِ این بـارِ گـرانت کمــرم می شکند
هـــر کجــا می نگــرم عکـس تو را میبینم
خاطراتت چو پلی پشـت سرم می شکند
بغض هـــا بین گلـــو راه نفــــس را بستند
هرزمان اشک،که درچشم ترم می شکند
شعـــرِ مــن داغِ تــو را تــاب نمی آرد باز
اگرش اســم تو را هـــم ببــرم می شکند
در دلــم زنده ترین هــستی و با خاطره ات
قامــتِ بی تو غـــم انگیزترم می شکند..
زیـــرِ این بـارِ گـرانت کمــرم می شکند
هـــر کجــا می نگــرم عکـس تو را میبینم
خاطراتت چو پلی پشـت سرم می شکند
بغض هـــا بین گلـــو راه نفــــس را بستند
هرزمان اشک،که درچشم ترم می شکند
شعـــرِ مــن داغِ تــو را تــاب نمی آرد باز
اگرش اســم تو را هـــم ببــرم می شکند
در دلــم زنده ترین هــستی و با خاطره ات
قامــتِ بی تو غـــم انگیزترم می شکند..
- ۶۷۲
- ۰۶ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط