دو ماه از شروع جنگ تحمیلی گذشته بود یک شب بچه ها خبر آور

دو ماه از شروع جنگ تحمیلی گذشته بود. یک شب بچه ها خبر آوردند که یک بسیجی اصفهانی در ارتفاعات کانی مانگا تکه تکه شده است. بچه ها رفتند و با هر زحمتی که بود بدن مطهر شهید را درون کیسه ای گذاشتند و آوردند.
آنچه موجب شگفتی ما شد وصیت نامه ی این برادر بود که نوشته بود<<خدایا! اگر مرا لایق یافتی،چون مولایم اباعبدالله الحسین(ع) با بدن پاره پاره ببر.>>🌷 🌷
@cheshme_majnoon
دیدگاه ها (۱)

مکر سقیفه نقشه ی خصمانه ریختهدر باغ دوست،آفت بیگانه ریختهآتش...

غنچه زیباست      چون گلبرگ ها را در میان گرفته🌼             ...

🌷 🌷 گفت :آقای امینی جایگاه من توی سپاه چیه؟سوال عجیب و غریبی...

حاج احمد......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط