ای دل

ای دل
که بی گدار به آبی نمیزدی،
بی قایقت
میانه‌یِ دریا چه میکنی؟ . . .



دیدگاه ها (۱)

و من هر گلی را که می دیدماز دستهای تو آغاز می شد ...

همه ی دل خوشی‌ام آخر شب‌ها این استدو سه خط با تو سخن گفتن و ...

درخت را بنام برگبهار را بنام گلستاره را بنام نورکوه را بنام ...

تمام نفس‌هایم بوی دلتنگی می‌دهد! خودت بگو‌ برمی‌گردی یا نبود...

حیران شدم در کار تو، درمانده از رفتار تو...هم می گشایی پای ر...

تو با جامی ربودی ماه از آبچو نوشیدیم از آن جام گواراتو نیلوف...

سلطان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط