ی ر

ﺩﺭ ﻛﻠﺒﻪ ی ﺟﻨﮕﻠﻲ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ,,ﺳﻴﮕﺎر ﻣﻴﻜﺸﻴﻢ
ﺻﺪاﻱ ﺩاﺭﻛﻮﺏ, ﺑﻮﻱ ﻧﻢ, ﺩﻭﺩ ﺳﻴﮕﺎر
ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭا ﺗﻨﮓ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﻣﻴﻜﺸﻴﻢ
ﺗﻮﻱ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺩﻳﻮاﻧﮕﻴﺖ ﮔﻞ ﻣﻴﻜﻨﺪ.....

ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻴﺪاﺭ ﺷﺪﻩ اﻡ
و ﺧﻮاﺏ ﻫﺎﻱ ﺗﻜﺮاﺭﻱ.....
دیدگاه ها (۴)

دو چشم بسته ات ، طعم لبت یکنفس ماندست تا دیوانگی ...# h®...

صبر پرید از دلم عقل گریخت ...

هوا ﻛﻪ ﻫﻤﻴﻨﺠﻮﺭﻱ بد است تو با کدام باد میروی ؟ h®by me

ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﻻﯾﮏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ...ﻧﻤﻴﺪاﻧﻢ ﺷﺎﻳﺪ ﻫﻢ ﺯﻳﺒ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط