خیالت راحت

خیالت راحت ؛
هم عادت می کنی ، هم فراموش ...
یک روز ، در حالی به خودت می آیی که گوشه ی فراغتت لم داده ای و همینطور که به آهنگِ مورد علاقه ات گوش می کنی و چای می نوشی ؛ چشمت به دلخوشی های تازه ای می افتد که برای خودت ساخته ای !
و آن لحظه تازه می فهمی معنای عادت کردن ، پذیرفتن و ساختن را ...
وقتی به تمام نداشته ها ، عادت کرده ای
نشدنی ها را پذیرفته ای
و برای خودت ، دلخوشی های تازه ساخته ای ...
دیدگاه ها (۱)

بَعـضے اَز لحظات زندِگـےاِنقـد سَخـت میگـذَره ڪہبعـد از سِپـ...

گاهے ڪارے با تو مے‌ڪنندڪہ آدم از آدم بودنش خستہ مے‌شودبیشتر ...

مظلوم ترین آدم اونے ڪہوقتے ازش میپرسے ناراحت شدےبغض میڪنہ و ...

آن روز که یکدیگر را یافتیمیافتنمان هنر نبود #هنر این است... ...

🩷💚 من عادت دارم که حال خودم را ، خودم خوب کنم که عصر های دلگ...

شنیدن عبارت دوستت دارم : ♥️ برای یک مرد...او را برای مصاف با...

عطر پیچکهای گیسویت مراهمچنان پروانه بازی می دهدباغ سرسبز نگا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط