*♦️هر روز یک حکایت*
*♦️هر روز یک حکایت*
🔹️کاسپارف شطرنج باز معروف در بازی شطرنج به یک آماتور باخت. همه تعجب کردند و علت را جویا شدند. او گفت:اصلاً در بازی با او نمیدانستم که آماتور است، برای این با هر حرکت او دنبال نقشهای که در سر داشت بودم. گاهی بخیال خود نقشهاش را خوانده و حرکت بعدی را پیشبینی میکردم.
اما در کمال تعجب حرکت ساده دیگری میدیدم، تمرکز میکردم که شاید نقشه جدیدش را کشف کنم، آنقدر در پی حرکتهای او بودم که مهرههای خودم را گم کردم.
بعد که مات شدم فهمیدم حرکتهای او از سر بیمهارتی بود. بازی را باختم، اما درس بزرگی گرفتم.
🔹️«تمام حرکتها از سر حیله نیست، آنقدر فریب دیدهایم و نقشه کشیدهایم که حرکت صادقانه را باور نداریم و مسیر را گم میکنیم..... و می بازیم!!!»
🔹️کاسپارف شطرنج باز معروف در بازی شطرنج به یک آماتور باخت. همه تعجب کردند و علت را جویا شدند. او گفت:اصلاً در بازی با او نمیدانستم که آماتور است، برای این با هر حرکت او دنبال نقشهای که در سر داشت بودم. گاهی بخیال خود نقشهاش را خوانده و حرکت بعدی را پیشبینی میکردم.
اما در کمال تعجب حرکت ساده دیگری میدیدم، تمرکز میکردم که شاید نقشه جدیدش را کشف کنم، آنقدر در پی حرکتهای او بودم که مهرههای خودم را گم کردم.
بعد که مات شدم فهمیدم حرکتهای او از سر بیمهارتی بود. بازی را باختم، اما درس بزرگی گرفتم.
🔹️«تمام حرکتها از سر حیله نیست، آنقدر فریب دیدهایم و نقشه کشیدهایم که حرکت صادقانه را باور نداریم و مسیر را گم میکنیم..... و می بازیم!!!»
۵.۰k
۰۸ دی ۱۴۰۰