رودَروایسی که نداریم عزیزِ جان !
رودَروایسی که نداریم عزیزِ جان !
راستش را بخواهی ...
هر چقدر هم که فراموشت کرده باشم ، با هر سوزِ سردی که میوَزد ؛
دلم برای گرمی دستانت مچاله تر میشود ...
اصلا در این هوایِ لعنتی چه چیزی بیشتر از خوردن یک چایِ داغِ لبسوزِ لبدوز کنار شما مزه میدهد ؟
چه چیزی قشنگتر از آنکه دست های شما رو بین دستانم بگیرم و از ته دل " ها " کنم که مبادا دست های یارَم یخ بزنند ؟
بُگذریم ...
من هر چه از خواسته های دلم بگویم که دردی دَوا نمیشود
فقط جانِ من ...
من که نیستم
به شما یادآوری کنم
پالتوی گرمت را بپوشی ،
تو اما
مواظبِ خودت باش....!
#شین_مست
راستش را بخواهی ...
هر چقدر هم که فراموشت کرده باشم ، با هر سوزِ سردی که میوَزد ؛
دلم برای گرمی دستانت مچاله تر میشود ...
اصلا در این هوایِ لعنتی چه چیزی بیشتر از خوردن یک چایِ داغِ لبسوزِ لبدوز کنار شما مزه میدهد ؟
چه چیزی قشنگتر از آنکه دست های شما رو بین دستانم بگیرم و از ته دل " ها " کنم که مبادا دست های یارَم یخ بزنند ؟
بُگذریم ...
من هر چه از خواسته های دلم بگویم که دردی دَوا نمیشود
فقط جانِ من ...
من که نیستم
به شما یادآوری کنم
پالتوی گرمت را بپوشی ،
تو اما
مواظبِ خودت باش....!
#شین_مست
۶۸۶
۱۰ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.