غرق در خاطراتم شدهام

غرق در خاطراتم شده‌ام؛
نمی‌دانید چقدر زنده، چقدر زنده همه‌ی گذشته‌هایم پیش چشمم است، و امروزم به نظرم چقدر بی‌جلوه، چقدر ملامت‌بار و خاکستری می‌آید،
همه‌ی این ها چطور تمام خواهد شد، همه‌ی اینها چطور به پایان خواهد آمد...

👤داستایوسکی
دیدگاه ها (۰)

امید را به یاد تو، در کنج این دلمدر گوشه ای که نشکندش سنگ رو...

چاره ی ما ساز که بی یاوریمگر تو برانی به که روی آوریم؟پیش تو...

رنجور عشق دوست چنانم که هر که دیدرحمت کند مگر دل نامهربان دو...

در پایان هر داستانی از این دنیا، آدمی چاره‌ی آدمی‌ست. شک نکن...

برو بمیربمیر بمیر بمیر بمیر بمیر تو لیاقت شونو نداری! فقط ب...

اگه یه روز با خودت رو به رو بشی چیکار می‌کنی؟ این سوال رو کس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط