چه گویمت که تو خود با خبر ز حال منی

چه گویمت که تو خود با خبر ز حال منی
چو جان، ‌نهان شده در جسم پر ملال منی

چنین که می‌گذری تلخ بر من از سر قهر
گمـان برم که غـم‌انگیز مـاه وسـال منی

خموش و گوشه نشینم، مگر نگاه توام؟
لطیف و دور گریزی، مگر خیــال منی؟!

ز چند و چون شب دوریت چه می‌پرسم
سـیـاه‌ چشمی و خود پاسـخ سـؤال منی

چو آرزو به دلم خفته‌ای همیشه و حیف
کـه آرزوی فـریـبنــده‌ی محــــال منی

هوای سرکشی‌ ای طبع من ‌مکن که دگر
اسـیر عـشقی و مرغ شکستـه‌ بـال منی

ازین غمی که چنین سینه‌‌سوز سیمین است
چه گویمت که تو خود باخبر ز حال منی

🥀*🍃💜🍃*🥀
دیدگاه ها (۰)

💙بسم الله الرحمن الرحیم💙هر که روزش با سلامی برحسین(ع) آغاز ش...

💖🌸💖🌸💖🌸💖🌸💖🌸🌷 از سر شوق غزلی از حافظ تقدیم وجود سبز تون 🌷ناگها...

دل به دریاها بزن حالا که دریا با من استپیشِ من باشی یقینأ کل...

دو زن 30 مرد رو فریب دادن و ازشون سرقت کردن که 24 تاش حتی جر...

چه گویمت که تو خود با خبر ز حال منیچو جان، ‌نهان شده در جسم ...

‍  🌙کاش امشب یک قراری داشتیم ...بی تو حتــی واژه ها گم می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط