پنجشنبه ها

پنجشنبه ها
پیچک پاییزی نبودنت
سوار بر اسب
سیاه خاطرات
وحشی تر میتازد
بر قلب اسیر تنهایم
و آتش شعله های
بی تفاوتیت میسوزاند
نقطه به نقطه
جنگل خزان زده ی احساسم را
و دانه دانه میچکد
از خزر چشم هایم
غم بی تو بودن....
دیدگاه ها (۳)

چشات قشنگترین سیاهی توسرنوشتمہ

میان نفسهایت،حبسم کن.من...بی تو بودن را بلد نیستم ...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جااناانم مرداد ...

من نوشتم که تورا دوست ندارم ای کاشنامه ام گم بشود، نامه رسان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط