از ترس عذابت غزلم مغز ندارد

از ترس عذابت ، غزلم مغز ندارد!
من ، شاعرِ دربارِ رضاخان نگاهت


#زهرا_میرزایی
دیدگاه ها (۵)

تبریز به جانْ ، آتش ِ افروخته دارداما شده ستار ، غزلخوان ِ ن...

سرداریِ جنگل به پرِ کاه نیارزددر سردیِ جمهوریِ گیلانِ نگاهت#...

صد بار برانی تو مرا ، باز می آیم دل، کفترِ جَلدی ست به ایوان...

منم ان کشتی که از هزاران دریا گذشتوتن هر موج را شکستسربلند ا...

فرخی یزدی شاعری که رضاخان دستور داد لبهایش را بدوزند. به همی...

موسیقی

می سرایم "تو" و چشمان "تو" رانه سپیدی...نه غزل... تویی آن شع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط