شمال

#شمال
روزگاری دل رمیده‌ی من
از دو گلچهره بوسه‌ای میخواست

آن یکی سرکشید و ناز افزود
وین یکی بوسه داد و بزم آراست

این یکی از شراب بوسه خویش
کرد سرشار مستی طربم

وان یکی در سراب وعده‌ی دور
میداوند هنوز تشنه لبم

بوسه‌هایی که این یکی داده‌ست
گرچه شیرین‌تر از می و شکر است

دل دیوانه باز می‌گوید
لذت آن نداده بیشتر است
#هوشنگ_ابتهاج
دیدگاه ها (۲)

#آبشار_لندی‏گفتند که نامحرمی و بوسه حرام است!دل گفت که محرم‌...

#ماهی_کبابی‏الذی إبتکر العناقکان أخرساً ،أراد أن یقولکل شی د...

‌ #غارآرزویم بود و با خلقی بیانش کرده‌اموای بر من! آرزوی دیگ...

#آبشار_سزار #ابشار_سزارهمچو طاعونی که دردلها سرایت می‌کنیبا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط