پارت ۲ عشق در نیمه شب

پارت ۲ عشق در نیمه شب

(چند دقیقه بعد)

ا/ت++
بیدار شدم و دیدم که ساعت ۸ شبه
رفتم جنی رو بیدار کنم ولی اون خودش بیدار شده بود ...خب جنی خواهر واقعی من نیس اون فقط دوستمه به جنی زنگ زدم جواب نداد
ا/ت : چرا جواب نمیده
ا/ت : برم یه چیزی بخورم
رفتم یه چیزی خوردم بعد رفتم توی بالکن یکم هوا خوردم ....بعد نیم ساعت رفتم توی اتاقم
لباسم رو عوض کردم و خوابیدم ...
(چند ساعت بعد )
ا/ت : وای خدااا برای مدرسه دیرم شد
رفتم زنگ زدم به جنی
ا/ت : الو جنی
جنی:الو سلام کجایی من دم خونتم
ا/ت : وایسا دارم میام
لباسامو پوسیدم رفتم بیرون
با جنی سوار ماشین شدیم رسیدیم توی مدرسه
جنی:ا/ت میدونی امروز دونفر به کلاسمون میان
ا/ت : واقعا کیه
جنی:دوتا مدل معروف
ا/ت :اهه شرط میبندم که خیلی مغرورن
جنی:اره بابا

پایان ۱۵ تا لایک بخوره وانشات بعدی رو میزارم
لباسای جنی و ا/ت گذاشتم