هر بار که از جبهه برمی گشت اول به مشهد می رفت، بعد به خان
هر بار که از جبهه برمیگشت اول به مشهد میرفت، بعد به خانه میآمد. یک بار از او پرسیدم: « حکایت چیه که این قدر زیارت امام رضا میری؟
گفت: « حاجت مهمی دارم، ولی عجیبه که پام به حرم میرسه آروم آروم میشم»
بعد از شهادتش، پانزده روز همه جای تهران دنبال جنازه گشتیم اما پیدا نشد»
از طرف بنیاد شهید تماس گرفتند و گفتند: « جنازه شهیدتون توی مشهده»
با تعجب پرسیدم:« شهید ما چطوری به اونجا رسید؟»
گفتند:« امروز شهدا رو دور حرم امام رضا طواف دادیم. کسی به استقبال شهید شما نیامده بود. ناچار کفن رو باز کردیم و اسم و آدرس شما رو توی جیبش پیدا کردیم.
#شهید_حسین_غنیمت_پور
#هدیه_به_شهدا_صلوات
گفت: « حاجت مهمی دارم، ولی عجیبه که پام به حرم میرسه آروم آروم میشم»
بعد از شهادتش، پانزده روز همه جای تهران دنبال جنازه گشتیم اما پیدا نشد»
از طرف بنیاد شهید تماس گرفتند و گفتند: « جنازه شهیدتون توی مشهده»
با تعجب پرسیدم:« شهید ما چطوری به اونجا رسید؟»
گفتند:« امروز شهدا رو دور حرم امام رضا طواف دادیم. کسی به استقبال شهید شما نیامده بود. ناچار کفن رو باز کردیم و اسم و آدرس شما رو توی جیبش پیدا کردیم.
#شهید_حسین_غنیمت_پور
#هدیه_به_شهدا_صلوات
۶۵۱
۲۶ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.