ز لیلی من شنیدم یا علی گفت

ز لیلی من شـــــنیدم یا عــــــلی گفت
به مجنون چون رسیدم یا علی گفت

مگــــــــر این وادی دارالجنون اســت
که هر دیوانه دیدم یا عــــــلی گفت

نســـــیمی غـنچـه ای را باز می کرد 
به گوش غنچه کم کم یا عـلی گفت

یقیـــــــن پـــروردگار آفــــــــــــرینش
به موجودات عالم یا عـــــــلی گفت

خمــــــــیر خاک آدم را سـرشــــــتند
چو بر میخواست آدم یا عــلی گفت

عـــــــــــلی در کعبه بر دوش پیمبــر
قدم بنهاد و آن دم یا عـــــــلی گفت

به فرقش کی اثر می‌کرد شمشیــر
شنیدم ابن ملجم یا عـــــــــلی گفت

مــگر خــــیبر ز جایش کـــنده میشد
یقین آن دم علی هم یا علی گفت
دیدگاه ها (۲)

ﯾﮑﯽ ﭘﯿﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ "ﺩﻟﻢ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻬﻢ ﭘﯿﺎﻡ ﺑﺪﻫﯽ ﻭ ﺑﮕﻮﯾﯽ ﻣﻦ ﺭ...

گاهی وقت‌هادلت می‌خواهد با یکی مهربان باشیدوستش بداریوَ برای...

#دختر_است_دیگر_دلش_برای_بابایش_تنگ_می_شودانشام دوباره بیست ب...

بعضیا ارزش بلاک کردن رو هم ندارندیدم ک میگم...:-)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط