اگر لب ندهی

اگر لب ندهی
چنان به گندمزار خیره می‌شوم
که گندم شوم
که بر سفره‌ات بیایم
نانِ میانِ لبانت شوم



#علیرضا_روشن
دیدگاه ها (۵)

دنبال بهانه بودمکمی زندگی کنم تو را دیدم و...ادامه ی این قصه...

ای که لبریز شد از عشق تو آب و گل مننیست دل در دل من تا که تو...

گر نگاهش را به خود معطوف دیدی لطف نیستعشق دارد کشته ها را سر...

تو ظریفیمثل گلدوزیِ یک دختر عاشقکه دل انگیزترین گل ها راروی ...

جهان از آغوش تو آغاز شد و هنوز هیچ پناهی شبیه تو نیست.از چین...

چه دورم از نفس هایت چه از تب کردنم دوریچه بیرحمانه تن دادی ب...

زندگی را طعم لب های تو گیرا می کندعطر یاد تو دلم را غرق رویا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط