اسیرمان کرده اند

‌‌‌
اسیرمان کرده اند
در قفسی به وسعت یک سرزمین
آنگونه که سالهاست
گلهای آفتابگردان را
حتا به خواب ندیده ایم ...
تاریکیم ...

و نمی دانیم
خاطرۀ رهایی
کجای دفتر زندگی مان
مرگ را به بند کشید
ولی تن نداد
به آغوش سرد میله ها

اینک اما
کجاست آزادی ؟!

خسته ایم از یواشکی هایی که
گاهی هست و همیشه نیست

خسته ...
‌‌‌
‌‌‌
سیاوش خاکسار
‌‌‌

‌‌‌
دیدگاه ها (۱)

طرح چشمان قشنگت در اتاقم نقش بسته,شعر می گویم به یادت در قفس...

زیباست

@yasharabdolmalekiمن جایِ تمام کسانی کهدلتنگ نمی شوند برایتم...

افراد خود شیفته خود را بالاتر از همه می بینند.ولی در حقیقت خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط