و پاییز عاشق خسته و زیبایی بود که اگر صدها زمستان هم بگذر

و پاییز عاشق خسته و زیبایی بود که اگر صدها زمستان هم بگذرد هرازگاهی ردپایش را میبینی...
به روی زمینی که هر روز می‌دزدید از طلایی‌هایش...
برای میزبانی از سرما...
دیدگاه ها (۲)

ببینیم ناشناس چ خبره🤣۱-منظور از این ایموجی رو نمیفهمم ولی خب...

خیلی وقتها قدرت یک نوازش،یک لبخند،یک واژه محبت آمیز،یک گوش ش...

نه ازدواج کردن اونقدر خاصهو نه جدا شدن اونقدر فاجعه و بحرانم...

گاهی به کمی بی خیالی نیازی داریتا از زندگی لذت ببریو به کمی ...

نشسته ام که برای دلم هوار کنمجواب کرده طبیبم، بگو چه کار کنم...

او پزشک نیست اما درد ها را ماهرانه تشخیص می دهداو نوازنده نی...

چپتر ۳ _ خیانتسکوتی سنگین روی اتاق افتاده بود. آن قدر سنگین ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط